شاخصهای ارزیابی در صنایع معدنی

مقاله تحلیلی منتشر شده در اخبار فلزات شماره۱۳۴

شاخصهای ارزیابی در صنایع معدنی

توسعه پایدار یک سازمان مستلزم داشتن یک رویکرد جامع برای ارزیابی اهداف و فعالیتهای جاری و همچنین رویدادهای محتمل آتی است. ابزارهای اساسی که سازمان را قادر می سازد تا به اهداف خود برسد ، فرآیندهای تجاری آن است. اگر فرآیندهای تجاری به درستی مدیریت شوند و منابع درآمدی  درست تخصیص پیدا کنند بطوری که به اجرای استراتژی های تجاری تبدیل شوند بنگاه تجاری در مسیر موفقیت گام بر خواهد داشت. عناصر مهم در مدیریت فرآیند در یک شرکت نظارت و کنترل فرآیند است بنابراین شناسایی شاخص های عملکرد کلیدی (KPI) که مربوط به فرآیندهای مورد تجزیه و تحلیل است ضروری است. نظارت بر فرآیند را می توان در سطوح مختلف مدیریتی و همچنین از دیدگاه های مختلف انجام داد.. نظارت و کنترل فرآیند یکی از مراحل اساسی مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) است. دلایل اصلی اینکه چرا شرکت ها باید فعالیتها و فرآیندهای تجاری خود را کنترل کنند ناشی از مقررات قانونی یا نیاز به یافتن و تصحیح خطاها در اجرای فرایند و افزایش کارایی فرآیندها است. افزایش بهره وری فرایند را می توان با استفاده از داده های مانیتورینگ برای بهینه سازی فرایند و همچنین برنامه ریزی یکپارچه بر اساس داده های فرایند موجود ، به دست آورد. بطور کلی سه رویکرد عملیاتی ، مالی ، ایمنی یا نگهداری در شرکتهای معدنی حائز اهمیت است همچنین نظارت بر فرآیند را می توان در سطوح مختلف مدیریتی و همچنین از دیدگاه های مختلف ، از جمله فنی ، عملیاتی ، مالی ، انجام داد. با این حال ، باید اطلاعات گسترده ای در مورد این فرایندها با منابع داده های موجود در اختیار مدیران قرار دهد. اطلاعات به روز در مورد عملکرد آن ارائه شود. برخی از شاخص های شناخته شده از زمینه های دیگر (مانند مدیریت پرسنل ، امور مالی یا تولید) می تواند در معادن استفاده شود (به عنوان مثال  با تقسیم درآمد قبل از کسر سود و مالیات (EBIT بر برخی متغییرهای معین مانند گردش مالی به ازای هر پرسنل ، ارزش افزوده به ازای هر پرسنل ، حوادث بهداشتی و محیطی ، عملکرد کلی تجهیزات موثر (TEEP) ، زمان بارگیری ، زمان چرخه عملیات و غیره)  بعنوان بخشی از راه حل های IIoT  پذیرفته شده در صنایع معدنی، میتوان از ابزارهای مجهز به سنسورهای مختلف که امکان نظارت بر فرآیندها را فراهم می کند یاد نمود. در میان آنها ، می توان حسگرهای ماشین ، سنسورهای محیطی و حسگرهای انسانی را پیدا کرد (که از جمله در دستگاه های پوشیدنی مانند ساعت های هوشمند ، عینک های هوشمند ، لباس های هوشمند ، دوربین های پوشیدنی و دیگر موارد استفاده می شود. کاربرد آنها همه جنبه های اجرای فرایند را هم میتواند پوشش دهد. ، مانند عملکرد ماشین آلات (به عنوان مثال ، وضعیت  بار و مصرف انرژی) ؛ شرایط محیطی (یعنی دما ، رطوبت ، کیفیت هوا ، کیفیت مواد اولیه) ؛ نظارت بر خطرات طبیعی ؛ و ، آخرین و مهمترین ، عملکرد انسان (یعنی قرائت بدن مانند دما ، نبض ،

در بین شرکت‌های  معدنی، شاخص‌های کلیدی عملکرد پرکاربردی وجود دارد که شرکت‌های بزرگ همواره از آن‌ها برای بیان میزان موفقیت در تحقق استراتژی‌های خود استفاده می‌کنند. در گزارش‌های‌ سالانه شرکت‌های معدنی همانند Vale ،Rio Tinto، BHP Group و غیره به شاخص‌هایی مانند انتشار گازهای گلخانه‌ای، نرخ فراوانی آسیب، میزان تولید ماده معدنی، میزان بازگشت کل سرمایه سهامدار (TSR)، نرخ رشد درآمد، سرمایه‌گذاری ثابت، جریان نقدی عملیاتی خالص، سرمایه‌گذاری مشترک و نرخ اعتباری بلندمدت مشاهده می‌شود.

برای ارزیابی شرکت ملی صنایع مس ایران  با شرکت های مشابه داخلی و خارجی می توان به دو ایتم مهم فروش و بهای تمام شده هر تن کاتد مس (به دلار) تولید شده اشاره نمود. فروش شرکت ملی صنایع مس ایران  مبتنی بر نرخ های جهانی (LME)، نرخ تسعیرو مقدار تولید می باشد. به طور مثال اگر فروش مس نسبت به نرخ جهانی با قیمت بیش تری به فروش برود نشان دهنده ان است که عملکرد بهتری داشته است. شرکت ها می توانند جهت فروش محصولات خود از دو استراتژی discount  (جهت نفوذ در بازارهای جدید، شرایط اقتصادی منطقه و …) و یا Premium استفاده نمایند. قمیت تمام شده کاتد مس تولید شده شرکت های معدنی شامل هزینه معدنکاری(MC)، هزینه تغلیظ(CC)، هزینه پالایش(RC) و ذوب(TC) می باشند که این اجزاء می توانند ملاک مناسبی برای مقایسه کارایی شرکت در صنعت مس با شرکت های مشابه داخلی و خارجی باشد.

از طرف دیگر  سهامداران ،سرمایه گذاران و تحلیلگران سودآوری و توانایی شرکت در مدیریت هزینه ها را با چندین نسبت مالی مانند نسبت سریع ، حاشیه سود عملیاتی و بازده خالص (ROE) ارزیابی می کنند. برای ارزیابی عملکرد بنگاه اقتصادی از جمله شرکت ملی صنایع مس ایران توسط سهامداران فعلی، بالقوه و سرمایه گذاران، فاکتورها و شاخص های مختلفی وجود دارد. از جمله این شاخص ها می توان به  شاخص هایی که :

  • از طریق صورت های مالی بدست می آید شامل  بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت های مالی .
  • شاخص های بازار از جمله نسبت ارزش دفتری(P/B)، نسبت قیمت به درآمد (P/E)، نسبت قیمت به فروش (P/S)، قیمت به جریان نقدینگی(P/CF) و ….

اشاره نمود. البته بایستی توجه داشت که این شاخص ها نیاز به تعدیل دارند. شاخص های بازار نسبت به شاخص های صورت های مالی برای ارزیابی شرکت ملی صنایع مس ایران  با شرکت های مشابه داخلی و خارجی برای سرمایه گذاران و سهامداران مناسب تر و دارای خطای کمتری می باشد.

نسبت قیمت به سود تعدیل شده بر اساس چرخه های اقتصادی [۱](همچنین CAPE Ratio به عنوان Shiller P/E یا PE 10 Ratio شناخته می شود) یکی از نسبتهای مهم ارزیابی مقایسه ای شرکتهای معدنی است. این نسبت با تقسیم قیمت سهام یک شرکت بر متوسط سود خالص هر سهم شرکت در ده سال گذشته ، که متناسب با تورم تعدیل شده است برآورد می شود. تحلیلگران مالی برای ارزیابی عملکرد مالی بلندمدت از نسبت قیمت تعدیل شده به سود با استفاده چرخه های اقتصادی استفاده می کنند ، زیرا تأثیر چرخه های اقتصادی را  از وضعیت جاری جدا می کنند. نسبت CAPE یکی از شاخصه های  نسبت قیمت به سود (P/E) است. مشابه با نسبت P/E ، نسبت CAPE نشان می دهد که آیا قیمت سهام کم تر ارزش یا بیش از ارزش قیمتگذاری شده است. نسبت CAPE امکان ارزیابی سودآوری یک شرکت را در دوره های مختلف یک چرخه اقتصادی فراهم می کند. این نسبت همچنین نوسانات اقتصادی از جمله صعود و رکود اقتصادی را در نظر می گیرد. اساساً ، با تسکین اثرات چرخه ای اقتصاد ، دید وسیع تری از سودآوری یک شرکت ارائه می دهد. نسبت CAPE توسط رابرت شیلر ، اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل در اقتصاد استخراج شد. نسبت CAPE بسیار بالا به این معنی است که قیمت سهام شرکت به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از سود میانگین بلندمدت شرکت است و بنابراین ، بیش از حد ارزش گذاری شده است. به طور کلی انتظار می رود که بازار در نهایت قیمت سهام شرکت را با پایین آوردن ارزش واقعی آن تصحیح کند.

در گذشته ، نسبت CAPE اهمیت خود را در شناسایی حباب های احتمالی و سقوط بازار ثابت کرده است. میانگین تاریخی نسبت برای شاخص S&P 500 بین ۱۵-۱۶ است ، در حالی که بالاترین سطوح این نسبت از ۳۰ فراتر رفته است. این سطوح رکورددار سه بار در تاریخ بازارهای مالی ایالات متحده رخ داده است. اولین مورد در سال ۱۹۲۹ قبل از سقوط وال استریت بود که نشان دهنده شروع رکود بزرگ بود. مورد دوم در اواخر دهه ۱۹۹۰ قبل از سقوط Dotcom بود و ظهورسوم آن در ۲۰۰۷ قبل از بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ رخ داد. اعتقاد بر این است که بین نسبت CAPE و سودآوری آینده رابطه معناداری وجود دارد. شیلر نتیجه گرفت که نسبت های پایین نشان دهنده بازده بیشتر سرمایه گذاران در طول زمان است. با این حال ، انتقاداتی هم در مورد استفاده از نسبت CAPE در پیش بینی سودآوری وجود دارد. نگرانی اصلی این است که این نسبت تغییرات در قوانین گزارشگری مالی را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال ، تغییرات اخیر در محاسبه سودآوری  طبق استانداردهای حسابداری و گزارشگری مقایسه پذیری این نسبت را مخدوش کرده و دیدی بیش از حد بدبینانه از سودآوری آتی را ارائه می دهد.

نسبت قیمت به سود ۱۲ ماه گذشته یا TTM[۲] نیز یکی از ملاکهای مقایسه ای گذشته نگر برای نسبن قیمت به سود است که برای تحلیل گذشته استفاده میشود. دوازده ماه گذشته (LTM) به بازه زمانی ۱۲ ماه قبل از آن اشاره دارد. همچنین معمولاً به عنوان دوازده ماه پس از آن (TTM) تعیین می شود. LTM اغلب در رابطه با معیار مالی مورد استفاده برای ارزیابی عملکرد شرکت مانند درآمد یا بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) نیز استفاده می شود. اگرچه یک دوره ۱۲ ماهه مدت زمان نسبتاً کوتاهی برای بررسی عملکرد شرکت است ، اما از منظر بسیاری از تحلیلگران مفید تلقی می شود زیرا نشان دهنده جدیدترین عملکرد وضعیت فعلی شرکت است. اصطلاحات “دوازده ماه گذشته” یا “دوازده ماه پس از آن” غالباً در گزارشهای سود شرکت یا سایر صورتهای مالی نیز افشا می شود. همچنین اصطلاح آخرین سه ماهه (MRQ) به سه ماهه مالی اشاره دارد که اخیراً به پایان رسیده است. از ارقام MRQ برای توصیف تغییرات در عملکرد شرکت استفاده می شود. اطلاعات MRQ در صورتهای مالی شرکت میان دوره ای منعکس می شود.برای ننسبتهای مقایه ای از این روش نیز استفاده میگردد. همچنین نسبت PE بدون NRI یا نسبت P/E بدون اقلام تکراری[۳] ، یک نسبت مالی است که برای مقایسه قیمت بازار یک شرکت با EPS بدون NRI مورد استفاده قرار می گیرد.

برخی نسبتهای مهم ارزشیابی برای معادن

قیمت به ارزش خالص دارایی ها(P/NAV)

این نسبت مهمترین معیار ارزیابی معدن ، در دوره  زمانی معین است. “ارزش خالص  دارایی ها ” یا ارزش خالص فعلی (NPV) یا ارزش جریان نقدی تنزیل شده (DCF) کل جریان نقدی آینده دارایی معدنی منهای هرگونه بدهی به علاوه نقدینگی است.

کل هزینه تحصیل (TAC)معدن

معیار دیگری که معمولاً در صنعت معدن برای پروژه های اولیه مورد استفاده قرار می گیرد ، هزینه تحصیل کل یا TAC است. این معیارنشان دهنده هزینه به دست آوردن دارایی ، ساخت معدن و بهره برداری از معدن به صورت اونس است . فرض کنید ارزش بازار سهام یک شرکت سهامی عام ۱۰۰ میلیون دلار است و صاحب ۱ میلیون اونس معدن است. بنابراین ، می توانیم دارایی را با ۱۰۰ دلار در هر اونس تحصیل کنیم. می دانیم که هزینه ساخت معدن بر تعداد اونس ۲۰۰ دلار در هر اونس خواهد بود. همچنین می دانیم که متوسط هزینه جانبی برای بهره برداری از معدن حدود ۹۰۰ دلار در هر اونس است. همه موارد فوق به ازای هر اونس TAC 1200 دلار ترکیب می شود.

نسبت ارزش شرکت به منابع معدن یا EV/SO($/اونس)

این معیار معمولاً برای پروژه های توسعه ای اولیه مورد استفاده قرار می گیرد ، جایی که اطلاعات دقیق زیادی وجود ندارد (یعنی داده های لازم برای انجام تجزیه و تحلیل DCF کافی نیست). این نسبت بسیار اساسی است و هزینه سرمایه برای ساخت معدن و هزینه عملیاتی برای استخراج فلز را در نظر نمی گیرد. فرمول به شرح زیر است:

EV / منابع معدن = ارزش شرکت / مجموع اونس یا پوند منابع فلزی

نسبت ارزش بازار به سود قبل از بهره، استهلاک و مالیات

نسبتی است که ارزش شرکت (EV) شرکت را با درآمد قبل از بهره ، مالیات ، استهلاک و استهلاک (EBITDA) مقایسه می کند. نسبت EV/EBITDA معمولاً به عنوان معیار ارزیابی برای مقایسه ارزش نسبی مشاغل مختلف استفاده می شود.

نسبت EV/EBITDA برای مقایسه کل ارزش یک کسب و کار با میزان EBITDA که به صورت سالانه به دست می آورد ، مقایسه می شود. این نسبت به سرمایه گذاران می گوید که EBITDA  چه کسری از ارزش کسب و کار است .

برخی نسبتهای مهم عملیاتی معدنکاری

یکی از مشهورترین شاخص های ارزیابی عملکرد فنی در معدن، OEE (شاخص اثر بخشی کلی ماشین آلات) است. همچنین در دهه ۱۹۸۰ شاخص کل بهره وری نگهداری (TPM) نیز معرفی شده است. این شاخص ترکیبی از دسترس بودن(availability) ، عملکرد(performance) و کیفیت(quality) است.

درصد حقوق و امتیاز مالکیت و بهره برداری معدن به منفعت خالص (٪) یا  NSR/NPI نیز از شاخص مهم محسوب میشود. درصد حقوق و امتیاز مالکیت و بهره برداری  واحد های ذوب درمعدن [۴]رایج ترین نوع حق امتیاز در معدن است. معمولاً بیش از ۳ نیست و با ضرب درصد حق امتیاز NSR به درآمد خالص ذوب (درآمد منهای هزینه ذوب و پالایش که در بالا تعریف شده است) محاسبه می شود. منفعت خالص حق امتیاز یا NPI[۵] شاخصی است که در حوزه معدن کمتر رایج است. این شاخص به عنوان درصد حق امتیاز ضرب در جریان نقدی عملیاتی (درآمد – هزینه ذوب و پالایش – هزینه عملیاتی) محاسبه می شود. هنگامی که NPI بالا مانند ۱۰ وجود داشته باشد هرگز نشانه خوبی نیست زیرا بار زیادی را بر سودآوری معدن وارد می کند.

نسبت باطله به سنگ معدن: در استخراج معادن روباز ، نسبت نسبت باطله به سنگ معدن یا نسبت جداسازی سنگ[۶] (یا بار اضافی) نشان میدهد که چه مقدار ماده معدنی معین  باید حذف شود تا ماده دارای عیار بدست آید.این عدد یا نسبت  بیان می کند چه مقدار ضایعات در واحد سنگ معدن استخراج می شود. واحدهای جدایش ممکن است بین انواع معدن متفاوت باشد. به عنوان مثال ، در معادن زغال سنگ نسبت جدایش معمولاً به عنوان حجم/وزن نامیده می شود. در حالی که در معادن فلزی ، نسبت جدایش بدون واحد است و به صورت وزن/وزن بیان می شود. معمول است که از نسبت باطله به سنگ به عنوان شاخص ارزش اقتصادی برای یک معدن روباز استفاده شود. این امر به این دلیل است که حذف باطله هزینه ای برای معدن است در حالی که استخراج سنگ معدن منجر به درآمد می شود. نسبت باطله معمولاً به عنوان یک روش سریع برای ارزیابی ارزش معدن یا طرح استفاده می شود. نسبتهای باطله زیاد مطلوب نیست زیرا نشان می دهد که مقدار زیادی باطله باید برای دسترسی به سنگ معدن منتقل شود.

شاخص استهلاک زدایی معدن: استهلاک زدایی معادن روباز[۷] فرآیند حذف تنش ها یا فشار از مناطق مختلف معدن است. کاهش فشار به پایدارتر و ایمن تر شدن معادن روباز کمک می کند. با استفاده از یک برنامه کاهش فشار شیب یکپارچه ، احتمال دستیابی به برنامه های معدن و در سطح قابل قبول خطر به شدت افزایش می یابد. کاهش فشار باعث گسترش قابل ملاحظه معدن می شود و می تواند عمر معدن را بین ۱۰ تا ۱۵ سال افزایش دهد. یکی از تکنیک های مورد استفاده در کاهش فشار ، حرارت زیاد دادن و بعد سرد کردن  یا آنیل[۸] است. گرم کردن و سرد شدن آهسته فلز ، آلیاژ یا شیشه است. این گرمایش و سرمایش آهسته استرس داخلی مناطق اطراف را از بین می برد. آنیل باعث افزایش کارایی و دوام یک ماده می شود که در مجموع ایمنی معادن روباز را افزایش می دهد. هنگامی که فشار آبهای زیرزمینی باعث ایجاد مشکل در معادن روباز می شود ، از زهکش های افقی برای تسریع روند کاهش فشار شیب استفاده می شود. که به جلوگیری از خرابی شیب در مقیاس بزرگ در معدن کمک می کند. از تخلیه های افقی برای کاهش فشار منافذ با کاهش سر آب زیرزمینی استفاده می شود که باعث افزایش ثبات شیب می شود.

خالص هزینه نقدی مس فروش رفته (USc/lb)

این شاخص عملکرد گروه را در حفظ  یا کاهش هزینه پایه مس اندازه گیری می کند ، در حالی که درآمد حاصل از فروش محصولات جانبی را حداکثر می کند. هزینه های نقدی عملیاتی از جمله هزینه های تولید قبل از توزیع و فروش ، بدون احتساب کاتد خریداری شده ، به علاوه TC/RC برای فروش کنسانتره ، منهای درآمد حاصل از محصول جانبی ، تقسیم بر حجم فروش مس بدست می آید. خالص هزینه های نقدی ، در معدن  هزینه های تولید ، در سطح سایت به ازای هر واحد خروجی است. هزینه های نقدی شامل هزینه های نقدی عملیاتی در سطح سایت است. این هزینه ها شامل هزینه های حمل و نقل ، پالایش و مدیریت و حق امتیاز یا حقوق و بهره مالکانه است . در واقع این هزینه ها خالص از استهلاک است و نیز هزینه هایی که در سطح سایت نیستند (مانند هزینه های دفتر مرکزی) را شامل نمی شود. در این جا ارزش محصولات جانبی  نیزاز هزینه نقدی نهایی مس محتوی کسر می شود. به عنوان مثال ، اگر معدن مس به عنوان محصول جانبی طلا تولید کند ، ارزش طلای تولید شده از هزینه نقدی مس کسر می شود. این روش حسابداری معمول برای محصولات جانبی در اکثر صنایع است.

هزینه های نقدی محصول مشترک و هزینه های پایدار همه جانبه (“AISC“)

استفاده از معیارهای “مجموع هزینه های پایدار[۹]” و “مجموع هزینه ها[۱۰]” به طور گسترده توسط شرکت های معدنی به عنوان بخشی از افشای گزارشگری مالی مورد استفاده قرار گرفته است. این معیارها خارج از قلمروGAAP به ارائه وضوح بیشتر و بهبود درک سرمایه گذاران کمک کرده است. همه شرکت های درگیر در معدن مس در جهان نیز از این معیار استفاده می  کنند شود.

  • تولید سالانه یا عمر من (“LOM”)[۱۱] از سطوح فعلی ؛
  • ارزش فعلی خالص (“NPV”) در مقایسه با LOM NPV باقی مانده قبل از پروژه. یا
  • ذخایر در مقایسه با گزارش ذخیره قبل از پروژه.

[۱] Cyclically-Adjusted Price-to-Earnings Ratio

[۲] trailing twelve months

[۳] non-recurring items

[۴] Smelter Returns (NSR)

[۵] Net Profit Interest (NPI) royalty

[۶] stripping ratio

[۷] Open Pit Depressurization

[۸] annealing

[۹] all-in sustaining costs

[۱۰] all-in costs

[۱۱] life of mine